بانویی که زینبی زیست و حسینی پرگشود
زنان عاشورایی را هیچ ذلت و قفس تنگی نیست وقتی که با سالار شهیدان و خواهر بزرگوارش زینب کبری(س) ، پیمان خونین بسته اند تا در طریقت حسینی و زینبی گام بردارند.
بهار سال 1339 شمسی مصادف با محرم الحرام سال 1381 قمری بود که خانواده سیاری در پایتخت، صاحب دختری شدند که نام او را فهیمه گذاشتند و زندگی بیست ساله این دختر نشان داد که این نام گذاری به واقع با مسما و زیبنده بوده است.
سرنوشت بعضی ها با بقیه فرق می کند و البته سبک زندگی شان نیز در راستای هدف والایی که می جویند، متفاوت است.
فهیمه خانم از همان دوران کودکی و نوجوانی، با همسالان خود متمایز بود، چه آن که بسیار کنجکاو بود و مرتب برای سؤال های خود، دنبال پاسخ می گشت. در بین همکلاسانش هم از نظر اخلاقی و هم از نظر درسی، شاگردی ممتاز و برجسته به شمار می رفت و با وجود سن کم اش، همیشه همراه با مادر و خواهرش در جلسات قرآن و احکام و اصول عقاید، در حسینیه ای که فاصله زیادی با منزلشان داشت، شرکت می نمود.
از همان ایام نیز بود که تار و پود وجودش با کلام وحی و دستورالعمل زندگی دینی گره خورد.
او روز به روز بزرگتر می شد و به همان نسبت، درخت باورهای و اعتقادات مذهبی اش نیز مستحکم تر و بارورتر.
دوران راهنمایی که به پایان رسید، خانواده عزم کوچ به زنجان را کردند. در این شهر ، فهیمه در مقطع دبیرستان، رشته ریاضی فیزیک را برای تحصیل انتخاب کرد.
سال های پایانی دبیرستان برای او سال های رو به افول دوران ستمشاهی و آغاز دورانی سراسر نور و امید بود.
صفحات: 1· 2